وقتی که برای اجرا کردن تصمیمات هیچ کسی و نداری که ازش کمک بگیری!!!
وقتی که در عین ناباوری کسی که اعتماد داری بهش جلوت سبز میشه...
اصلا فک نمیکردم این آدمو ببینم. چون چن وقتی بود که از ایران رفته بودن. گفت که فعلا اینجا می مونن اما فک نمیکنم بتونم باهاش حرف بزنم. حسابی سرش شلوغ بود.
به هر حال
وقتی که از فراوانی خوشحالی نمیدونستم باید چیکار کنم!!!