دم عیدی با دو تا از دوستام خواستیم کاری بهاری انجام بدیم. تصمیم گرفتیم تخم مرغ عید درست کنیم، که هم خودمون دور هم خاطره ای داشته باشیم و هم ایده هامون رو به اجرا در بیاریم..
درست کردنشون زحمت داشت و برای فروششون هم خودمون اقدام کردیم. من شخصا بامخالفت شدید چن تا از دوستان مواجه شدم ولی خب چون حرفاشون از نظره من اصلا منطقی نبود نتونستن منصرفم کنم. رضایت خودم و دوستام، از خودمون برام مهم تره.
مینویسم که یادم بماند: لذت بخش ترینشون: دوتا خانمی که 6تای آخرو یه جا خریدن... انتظار فروش... خستگی شدید ناشی از یک ساعت و نیم وایسادن...آرزوهای خوب و موفقیت های که همه برامون داشتن... همه ی کسایی که ازمون خرید کردن آدمای خوش قلبی بودن که خوب بودنشون رو به سرعت بهمون نشون میدادن با لبخند ها و حرفای زیباشون
سلام
تشکر گلم که آمدی
حیلی خیلی خیلی خوشحالم کردی عزیز
کامنتها رو تایید میکنم ولی الان نه
سلام
خواهش میکنم
راحت باشین، اشکال نداره.
ایام به کام
به خدااااا کافر اگه بود به رحم اومده بود..
درود
کار عار نیست.خیلی زیبا شدن
نزدیک سال نو که میشد شور و شوقم زیاد میشد منتها امسال کمتر..
فاطمه سبزه و کلا هفت سین رو خرید
زان همه ناله که من پیش تو ...
(اصلا هم دیر نیست، گفته باشم)
درود بر شما
ممنون. منم دیدگاهم همینه.
من عادیم. چون میدونم این اعداد ارقام بهونه ست. به خاطر همین کاملا عادیم!!!!( http://2charkhe.blogsky.com/1391/10/11/post-42/ )
کار خوبی کرده. خونه ما خبری نیست. وقت نکردم برای خونه خودمون کاری انجام بدم. فردا میخوام خونه تکونی رو شروع کنم