مراقبت از دقیقه ها

کنترل قدرت!

مراقبت از دقیقه ها

کنترل قدرت!

داشته ها و نشدیم ها

سلام
قرار بود تو اولین فرصت ممکن حرفای مربوط به پست نگرانی یا علاقه؟! رو بنویسم.
این فکرا تو ذهن خیلی از ما ها هست. با یا بدون طبقه بندی خاصی.
 این چن مدت که زمان بیشتری رو صرف فیلم دیدن و کتاب خوندن کردم، بیشتر درگیر آدم های زمان های گذشته شدم. بیشترین برهه زمانی که بهش فکر کردم زمان هایی بود که مردمش با جنگ درگیر بودن. به نکات زیادی فکر کردم، در مورد خودم، اطرافیانم، مردم...
اینکه هر کدوم چطور زندگیشون رو میگذرونن. به روز قیامت. به توشه ای که قراره با خودمون ببریم. به سالهایی که گذشت. همیشه به این فکر میکنم که، کسی که درگیر جنگ بوده واقعا چه زمانی رو در اختیار داشته برای تفکر عمیق، کشف واقعیت، برنامه ریزی و ... .
 کسی دچار حادثه یا بلایی میشه. کسی تو شهرش سیل، زلزله و یا حادثه ای رخ میده و در پی اون سقف بالا سرش رو از دست میده. طبیعتا این آدم ها فرق دارن با من هایی که خیس میخورن و خشک میخوابن. درسته باید شکر گذار موقعیت الان بود اما فقط این نیست. قدر دونستن ، شکرگذار بودن فرق داره با آستین بالا زدن و دس به کار شدن. 
تو مسیر فکریم کلافگی هایی برام پیش اومد که بیشترشون با چرا شروع میشد. چرا این اتفاق، چرا فلانی همچین مشکلایی براش پیش میاد، چرا چرا چرا
ته همه ی فکرام به یک نتیجه رسیدم. که چه با شرایط خوب و چه با شرایط سخت وظیفه هممنون یکیه. از آدمی که خونه، ماشین، غذا و پول تو جیبش سرجاشه انتظار انسان بودن میره. قرار نیس برای کسی که پول ، ماشین، غذا نداره این انتظار وجود نداشته باشه.( البته گرسنگی بحثش با بقیه موارد فرق میکنه چون... )  شرایط همه فرق میکنه اما تهش اینه که با شرایطی که داریم باهاش لحظه هامون رو میگذرونیم وظیفه ی انسانی خودمون رو انجام بدیم. کسی که به خاطر نگرانی امروزش رو از دست میده، کسی که به خاطر امروز و فردا کردن، لحظه هاش رو از دست میده. کسی که به خاطر درگیری با مسایل دنیوی( پول پیدا کردن، لباس خریدن، غذا خوردن، مهمونی رفتن، غر زدن، حرف زدن با دیگرون راجع به دیگران، ...)فرصتش رو برای خودسازی از دست میده. حتی کسی که به خاطر درگیری با مشکلات نَفَس هاش با خس میاد و میره. همه و همه آدم هستن. برای انسان بودن پا به هستی گذاشتن. ما تو دنیا سیاهی لشکر های زیادی داریم. تعداد کسانی که راهشون رو پیدا کردن کم ان. و از اون کمتر تعداد کسانی هستن که تو راه انتخابی شون قدم برداشتن. 
لحظه هامون، انسان بودنمون رو میسازه
نظرات 7 + ارسال نظر
عباس دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 00:24 http://fata110hoo.blogsky.com

خیلی زیبا بود ولی کلمات خدا در بین انسانها خیلی غریبه . کتاب خدارو بیشتر بخونیم و به این موضوع پی میبریم که ما خیلی کلمات برامون غریبن و نا مفهوم . . . این یه سرنخه
حقیر سرتاپا گناه

... این ها همه متاع زندگانی فانی دنیوی ست و نزد خداست، همان منزل بازگشت نیکو.

تقوا پیشه کنیم

mohamad دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 01:25 http://www.shanc.blogsky.com

دید خوبی بود!
این نگرانی و علاقه ای که وجود داره و توی اکثریت هم هست، باید جواب داده بشه
چند تا نمونه رو که بررسی کردم
متوجه شدم این نگرانی و علاقه که با مطالعه ی کتابهای خاص یا حالا صرفا تجربه یا حتی جفتش باهم جواب پیدا میکنه
طوری که آخرش، یا بهتر بگم، کنار همه ی این مسائل، این خود فرد و علاقمندیهاش هستن که اهمیت دارن، و این همراهه با ی سری نگرانی ها، که درصد علاقه به اون علائق، نگرانی میتونه باقی نذاره، کنار یه سری کلیشه و دوست و حرکات فکر شده!
ممنون :)

درسته، میشه جواب پیدا کرد براشون. ولی خب به نسبت ذات جوابی که پیدا میکنیم و عملکردمون کمی سخت میشه

عباس دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 11:31

این حقیر نزدیک شش سال است که در مورد زندگی بشر و ادیان مختلف و دیدگاه های متفکرین نسبت به این موضوها تحقیق میکنم و آنچه حاصل شد این بود که تمام افراد نسبت به معرفت وشناختشون از این موارد فهمیدن و معرفی کردن و تمام منتشرات آنها نشانگر اوضای امکانانت و علم زمان خودشان و سلایق شخصی خودشان بوده است و کل مطالب تحقیقی آنها که جمع آوری شود به هیچ وجه انسان را قانع نمیکند چون همه آنها نسبی بوده و ذات اقدس الهی محیط بر تمام تفکرات ومطلق میباشد .
بنا بر این اساس است که خداوند میفرماید من هر کس را به اندازه فهم ودرکش امتحان میکنم و در نهایت قضاوت میکنم .
پس راکد شدن در این مواردانسان را به قهقرا برده و نآمید خواهد کرد باور کنید اگر روزی شما درک مفاهیم دنیوی واخروی باشد خواهید رسید در غیر این صورت خودتان را خسته کرده اید . حالا روزی هم چگونه نسیب میشود آن هم بحث جدایی دارد که اگر مجالی باشد حقیر درسم را در محضر اساتیدی مثل شما تحویل خواهم داد .
پناهنده درگاه حق

لایکلف الله نفسا الا وسعها....(286 بقره)
خدا هیچکس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او( و روز جزا) نیکی های هر شخص بسود خود او و بدی هایش نیز به زیان خود اوست...

----------------------------------------------------

ممنون از وقتی که برای نوشتن این مطالب میذارین. بسیار استفاده میبریم.
شما بزرگوارید...
بی نهایت لطف دارید..

hossein دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 22:46 http://www.pinkbike.com/u/hosseindaghagheleh/

بسیارزیبا......عالی بود

بسیار ممنون

جلال چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 10:53 http://www.noandishan1.mihanblog.com

سلام.چه وبلاگ زیبایی دارید.تبریک میگم.چطور با وب ما اشنا شدید؟ اگر امکان هست در وب خودم جواب بدید.راستی نظرتون با تبادل لینک چیه؟ من با افتخار لینکتون میکنم.

سلام
ممنون
جواب دادم ولی خب تو قسمت نظرات وبلاگ شانس و زندگی آدرس وبلاگتون رو دیدم و ...

هستی پنج‌شنبه 21 دی 1391 ساعت 21:34 http://parvanegi.blogsky.com/

انشاالله مشکلات همه ی آدمها حل بشه

مشکلات - م = شکلات

سپندار یکشنبه 24 دی 1391 ساعت 19:14 http://haghighatezesht.blogfa.com

درود

وقت و زمان برای اندیشیدن خوب است ولی من نوع دیگر بی وقتی را نیز می بینم ، خیلیها در حین کار و زندگی هستی شناسیشان شکل میگیره ،

مثلن زمانی که مثلن من با توجه به شغلم به ی شرکت میلیاردی با یک صاحب میلیاردر می روم و فردای آن روز کارگر آن شرکت با وضع مالی صفر ! و یک زندگی اسفناک جهت درخواست بیکاری میاد پیشم !

موقعی که دزدی را میبینم که دیروز معتاد شده بود ، پری روز با دوستای نادرستی چرخیده بود و پس پری روز یک پسر مثبت بود !
خب اینا درسه ،

موقعی اینا درس میشه که بجای کلمان متحجرانه و عقب مانده : قسمتش بود ، بچه حرام زاده و ... بیندیشیم که چرا ؟

در این مواقع چه خوبه مغز ما بجای کپی برداری از داده های هزاران سال پیش ، امروز با چراهای خود به دنبال حقایق در روی زمین و در زندگی واقعی باشد .

درود بر شما
بیت درگیری های روزانه ذهنی خودم به همین موضوع فکردم.. قضیه دیروز و پری روز و ...
چرا ؟!
چگونه؟!
-----------------------------------
گاهی وقتا تا میام دنبال جواب بگردم میبینم که گذر زمان حتی سوالم رو از یادم کمرنگ میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد